معرفی یکی از مطبوعات کمتر شناخته شده مشروطه
پژوهشکدۀ اسناد کتابخانه ملی به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت، روزنامۀ مهجور «یادگار انقلاب» را بازخوانی و معرفی کرد.
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، به مناسبت ۱۴ مرداد، سالروز صدور فرمان مشروطیت، پژوهشکدۀ اسناد سازمان، در قالب معرفی منابع کمتر دیدهشدۀ مطبوعاتی، نشریه یادگار انقلاب را که از مطبوعات حامی جنبش مشروطه بهشمار میآید، بازخوانی و معرفی کرد.
نگاهی به «یادگار انقلاب» و نخستین شماره آن
یادگار انقلاب از نشریات حامی انقلاب و مجاهدین مشروطۀ ایران است که در قزوین و تهران منتشر میشد. مدیر و نگارندۀ این نشریه، معتمدالاسلام رشتی است که روزنامه را بهصورت هفتهای دو شماره چاپ میکرد. یادگار انقلاب مباحث اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و خبری را پوشش میداد. این روزنامه در قالب دو ستونی منتشر میشد. معتمدالاسلام شمارۀ نخست یادگار انقلاب را در یکم ماه جمادیالثانی 1327 قمری و بعد از اولین سالگرد به توپ بستن مجلس شورای ملی، در قزوین منتشر کرد.
شمارۀ نخست این روزنامه نسبت به دیگر شمارههای آن به لحاظ شکلی بسیار ابتدایی است. در شمارۀ اول این نشریه سال بهصورت قمری و ترکی آمده است اما بهمرور در شمارههای دیگر سال قمری و میلادی مبنای تاریخی روزنامه قرار میگیرد. اولین شمارۀ یادگار انقلاب را چاپخانۀ حقیقت در قزوین منتشر کرد. بر اساس اطلاعات روزنامه، قیمت این نشریه در قزوین صددینار و برای جاهای دیگر اشتراک آن 14 قران تعیین شده است. در شمارههای بعدی بهتدریج تعرفههایی برای خرید اشتراک این روزنامه در روسیه، اروپا، تهران و سایر ولایات نیز تعیین میشود.
این روزنامه در چهار صفحه منتشر میشد. شمارۀ نخست این نشریه با یک مقدمه دربارۀ انقلاب مشروطه و به توپ بستن مجلس آغاز و با دو تیتر اخبار شهری و یادگار انقلاب به پایان میرسد. بیشتر حجم مطالب این شماره به سرمقاله معتمدالاسلام رشتی دربارۀ وضعیت انقلاب ایران و مجاهدان مشروطه اختصاص دارد که سه صفحه از روزنامه را دربر گرفته است.
محتوای شمارۀ اول این نشریه متاثر از شرایط کشور، حاوی نقدهایی تند علیه دستگاه حاکم از شخص شاه تا وزرا، حکام ولایات و نیروهای قزاق و دخالتهای بیگانگان از جمله روسها است. در سرمقالۀ این شماره نگارنده سلطۀ استبداد بر همۀ امور را نتیجۀ انهدام مجلس میداند. نگارنده میافزاید: شاه چون به نصایح کاردانان ملت گوش نداد آنها مجبور به گوشهگیری و پنهان شدن در زوایا و گریختن در صحاری و براری و مهاجرت از مملکت شدند.
معتمدالاسلام در ادامه، این سوال را مطرح میکند که آیا مملکت با این «شاه مغرور» با «وزراء بیعلم منفور» و «کاسهلیسان حولوحوش» میتواند اداره شود؟ نگارنده بر این باور است در این دوره، وزرای شاه نتوانستند مملکت را اداره کنند و مشخص شد آنها دنبال چاپیدن بیچارگان هستند و مهر و حبی نسبت به وطن در دل ندارند. شا ه دوستی آنان هم برای پوشش تصرفات آنها در اموال و نفوس مردم است و اینگونه شد که ملت ایران بیدار شد.
معتمدالاسلام رشتی در این شماره علاوه بر مدح مجاهدان آذربایجانی و دیگر ولایات ایران به حمایت آزادیخواهان قفقازی، گرجستانی و ارامنه از حرکت ضد استبدادی ایرانیان میپردازد. او با لحنی حماسی و وطندوستانه میگوید مردم و مجاهدان سایر ولایات ایران با الگو گرفتن از قیام آذربایجانیان صدا برآوردند که «ما صاحب ایرانیم. ما صاحب این آب و خاکیم. ایران وطن ما است. هر کس سوءقصدی نسبت به خانه و وطن ما داشته باشد حاضریم با او مدافعه نمائیم یا جان رسد به جانان یا جان زتن برآید. یا مرگ یا آزادی.»