ششمین جلسه از سلسلهنشستهای منطق الطیر عطار نیشابوری در مدیریت اسناد و کتابخانه شمالغرب
ششمین جلسه از سلسلهنشستهای عطار نیشابوری در مدیریت اسناد و کتابخانه شمالغرب، با تدریس و تفسیر سلمانیان، مدیر مرکز، در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳برگزار شد. در این نشست، به بررسی و تحلیل داستان «شیخ صنعان و دختر ترسا» در ارتباط با مفاهیم عرفانی و فلسفی آن پرداخته شد. این جلسه در ادامه مباحث «منطقالطیر» عطار برگزار شد
ششمین جلسه از سلسلهنشستهای عطار نیشابوری در مدیریت اسناد و کتابخانه شمالغرب، با حضور علاقهمندان به ادبیات عرفانی و فلسفی، برگزار شد.
در این جلسه، دکتر سلمانیان، مدیر مرکز، در ادامه قصه سفر مرغان به سمت و سوی سیمرغ به تفسیر داستان «شیخ صنعان و دختر ترسا» پرداخت. داستان «شیخ صنعان و دختر ترسا» یکی از روایت های برجسته ادبی است که در آن شیخ صنعان، که پیش از این یک مرشد و زاهد شناخته میشد، بهواسطه عشق به یک دختر ترسا، تمامی تعلقات دنیوی خود را رها کرده و در جستجوی معشوقی حقیقی و معنوی برمیآید. این تحول درونی، بازتابی از مفاهیم مشترک در آثار عرفانی عطارو دیگر عرفا است که در آن انسان برای رسیدن به حقیقت، باید از خود عبور کند و همه وابستگیها را کنار بگذارد. در این میان، هدهد بهعنوان راهنمای مرغان، آنها را بهسوی سیمرغ، نماد حقیقت مطلق، هدایت میکند. مرغان در ابتدا با تردید و دغدغههای مختلفی روبهرو هستند، اما هدهد آنها را به سوی مقصد نهایی میبرد، جایی که در آن تمامی مرزها و اختلافات میان مرغان ناپدید میشود و همه به سیمرغ واحد میرسند. در داستان شیخ صنعان نیز، هدهد نماد هدایت و راهنمایی است. همانطور که در «منطقالطیر» هدهد به مرغان میآموزد که از خود عبور کنند تا به سیمرغ برسند، در داستان شیخ صنعان نیز، او باید از آخرین تعلقات خود عبور کرده و در نهایت به معشوق حقیقی دست یابد.
آقای سلمانیان با اشاره به این نکته مهم تاکید کردند که همانطور که مرغان برای رسیدن به سیمرغ باید از هفت وادی دشوار عبور کنند، شیخ صنعان نیز برای رسیدن به معشوق، باید از تمامی موانع درونی و ظاهری عبور کند. داستان شیخ صنعان و دختر ترسا، مانند سفر مرغان بهسوی سیمرغ، نماد جستجوی انسان در مسیر حقیقت است. این داستانها به ما میآموزند که عشق حقیقی و وصال با معشوق، تنها با عبور از خود و رهایی از تمامی وابستگی های به ظاهر معنوی خود امکانپذیر است.