دیپلماسی مقاومت؛ نگاه ایران به فلسطین و خاورمیانه در نشست تخصصی روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نشست تخصصی «رویکرد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به خاورمیانه: مطالعه موردی فلسطین» با حضور فرهاد نامبرادرشاد، پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر و کارشناس اسناد ملی به عنوان دبیر نشست و مسیح جواهردهی، پژوهشگر جغرافیای سیاسی به عنوان سخنران اصلی برگزار شد. این نشست به بررسی ریشههای تاریخی بحران فلسطین و تحولات دیپلماتیک ایران در قبال مسئله فلسطین اختصاص یافت و رویکردهای مختلف ایران در برابر اسرائیل و جنبشهای مقاومت منطقهای به بحث گذاشته شد.
تناقضهای تاریخی سیاست ایران نسبت به فلسطین؛ از دوران پهلوی تا جمهوری اسلامی
در ابتدای این نشست تخصصی فرهاد نامبرادرشاد، پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر و کارشناس اسناد ملی، بهعنوان دبیر نشست به ریشههای تاریخی بحران فلسطین و تناقضات تاریخی در مواجهه با این موضوع پرداخت. وی در تشریح ریشههای تنشهای خاورمیانه گفت: از اواخر قرن نوزدهم، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم و تجزیه امپراتوری عثمانی، روند مهاجرت یهودیان به فلسطین شدت گرفت. این سرزمین تحت قیمومیت بریتانیا درآمد و در این فرآیند، بریتانیا نقشی کلیدی ایفا کرد. طی چند دهه، جمعیت یهودیان در این منطقه ۱۲ تا ۱۵ برابر افزایش یافت که این موضوع به تشدید تنشها میان یهودیان و اعراب منجر شد.
نام برادرشاد افزود: یکی از دلایل پیشنهاد تقسیم فلسطین به دو بخش یهودی و عرب در سال ۱۹۴۷ میلادی (۱۳۲۷ شمسی) نیز همین تنشها بود. بریتانیا که جمعیت یهودیان را به منطقه منتقل کرده بود، به این نتیجه رسید که تنها راهحل، ایجاد یک کشور مستقل اما فدرال با دو بخش یهودی و عربی است. بااینحال، این تقسیمبندی مسئله را بهطور کامل حل نکرد و بیتالمقدس بهعنوان پایتخت هر دو طرف باقی ماند.
این پژوهشگر در ادامه به تاریخ معاصر ایران و موضعگیریهای متناقض حکومت پهلوی و روشنفکران آن دوره اشاره کرد و بیان داشت: تضاد میان حمایت یا بیطرفی در قبال موضوع فلسطین و اسرائیل، تنها به امروز محدود نمیشود. در دوران پهلوی نیز شاهد این تضاد بودیم. محمدعلی فروغی، نخستوزیر وقت، در یکی از سخنرانیهایش اشاره میکند که افکار عمومی دنیا بیشتر با یهودیان موافق است تا اعراب و به نظر او، مخالفت حکومت ایران نمیتواند تأثیری در این روند داشته باشد.
نامبرادرشاد همچنین به اقدامات دولت مصدق پرداخت و گفت: در دوران نخستوزیری دکتر مصدق، به بهانه مشکلات مالی و تحریمها، کنسولگری ایران در اسرائیل بسته شد. اما این مواضع نیز همچنان متناقض باقی ماند. از محمدعلی فروغی تا دکتر شریعتی، داریوش آشوری، جلال آل احمد و حتی سوسیالیستهایی چون خلیل ملکی، همگی در مورد سیاست ایران نسبت به فلسطین و اسرائیل دچار تناقض ذهنی و گفتاری بودند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به نقش علمای دینی در این موضوع اشاره کرد و گفت: در دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی، بسیاری از علمای دینی ایران به دلیل تبعید به عراق یا لبنان، تحت تأثیر مسائل منطقهای، بهویژه حمایت از فلسطین قرار گرفتند. آیتالله خمینی و سایر علمای تبعیدی در این دوره، بهطور جدی در جریانهای مرتبط با محور مقاومت قرار داشتند.
نامبرادرشاد در پایان تأکید کرد: تناقض میان روشنفکران و نخبگان در باره مسئله فلسطین و اسرائیل از دوره پهلوی به جمهوری اسلامی به ارث رسیده است و نمیتوان آن را محدود به دوران انقلاب اسلامی دانست. این تضادها در دوره پهلوی نیز وجود داشت، اما بهاندازه امروز آشکار و رسانهای نبود.
دیپلماسی ایران در مواجهه با صهیونیسم؛ از تحلیل استراتژیک خاورمیانه تا حمایت از مقاومت فلسطین
در ادامه این نشست، مسیح جواهردی، پژوهشگر حوزه جغرافیای سیاسی و کارشناس پژوهشکده اسناد سازمان، به تحلیل ابعاد مختلف سیاست خارجی ایران در قبال فلسطین و تحولات منطقهای مرتبط با این مسئله پرداخت. وی سخنان خود را با تاکید بر تمایز میان یهودیت و صهیونیسم آغاز کرد و گفت: بحث یهودیت و رژیم صهیونیستی دو مقوله کاملاً متفاوت هستند که نباید با یکدیگر خلط شوند. یهودستیزی، یکی از ابزارهای فتنهانگیزی استعمارگران بوده و در تحلیل موضوع فلسطین، باید نگاهها را از این مسئله منحرف کرد. ما در این بحث، صرفاً به مسئله صهیونیسم بهعنوان یک پروژه استعماری مدرن میپردازیم. رژیم صهیونیستی نماینده یهودیت نیست، بلکه ابزاری در دست قدرتهای استعماری برای دستیابی به اهداف خاص در منطقه خاورمیانه است.
وی در ادامه به جایگاه استراتژیک خاورمیانه اشاره کرد و با تشریح ویژگیهای خاص این منطقه گفت: هر منطقهای که بار سیاسی، بر آن سوار شود، تبدیل به یک منطقه ژئوپلیتیکی میشود. خاورمیانه یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیکی جهان است که نقش آن نه تنها بهدلیل منابع انرژی، بلکه بهخاطر جایگاه فرهنگی و تمدنیاش برجسته شده است. این منطقه دارای سازههای متعددی از جمله سازههای انسانی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی است که هرکدام به نحوی در تعیین معادلات منطقهای نقش دارند.
جواهردهی با اشاره به تقسیمبندی خاورمیانه به دو حوزه خشکیپایه و آبپایه، اظهار داشت: خاورمیانه از دو بخش اصلی تشکیل شده است: مناطق خشکیپایه که شامل کشورهایی با سرزمینهای گسترده هستند و مناطق آبپایه که دربرگیرنده آبراههای مهمی نظیر خلیج فارس، کانال سوئز و تنگه هرمز هستند. این آبراهها نه تنها در اقتصاد جهانی، بلکه در سیاست بینالملل نقش تعیینکنندهای دارند. تسلط بر این مناطق همواره یکی از اهداف اصلی قدرتهای استعماری و بازیگران منطقهای بوده است.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه به تغییر رویکرد دیپلماتیک ایران پس از انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب، سیاست خارجی ایران وابستگی شدیدی به غرب داشت و بهویژه تحت تأثیر ایالات متحده بود که در آن، ایران به عنوان ژاندارم منطقهای ایفای نقش میکرد و عربستان نیز بهعنوان ستون مالی عمل میکرد. اما پیروزی انقلاب اسلامی این معادله را تغییر داد. دیپلماسی ایران از رویکرد وابسته به غرب، به رویکردی مبتنی بر اصول اسلامی و ارزشهای انسانی تبدیل شد. این تحول، نه تنها سیاست داخلی، بلکه معادلات منطقهای را نیز دگرگون کرد.
وی افزود: حمایت از فلسطین یکی از اصلیترین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب بوده است. این حمایت نه تنها برخاسته از ارزشهای دینی، بلکه بر پایه اصول انسانی و عدالتخواهی استوار است. مسئله فلسطین برای ایران، فراتر از یک موضوع سیاسی یا منطقهای، به یک مسئولیت اخلاقی و جهانی تبدیل شده است.
جواهردهی همچنین با استناد به نظریات دانشگاهی درباره ماهیت رژیم صهیونیستی گفت: رژیم صهیونیستی یک دولت استعماری مدرن است که بر پایه ایدئولوژی قومی و کارکردی بنا شده است. همانطور که دکتر عبدالوهاب المصیری، استاد دانشگاه الزهرا، توضیح میدهد، این رژیم نه یک دولت دینی، بلکه یک گروه کارکردی است که به عنوان ابزار قدرتهای استعماری عمل میکند. صهیونیسم همواره بهدنبال گسترش نفوذ خود از طریق اشغالگری و سرکوب بوده است.
وی درباره روند تاریخی شکلگیری رژیم اسرائیل گفت:هرتزل در سال ۱۸۹۶ در کتاب خود به نام دولت یهود و در کنگره بال، از ضرورت تأسیس یک کانون ملی یهود سخن گفت. این ایده در سالهای بعد به یک برنامه استعماری تبدیل شد که با حمایت قدرتهای غربی، زمینهساز اشغال سرزمین فلسطین گردید. این در حالی است که حتی برخی یهودیان سرشناس، مانند مونتاگو، این رویکرد را انحرافی و مخالف ارزشهای انسانی میدانستند.
این پژوهشگر با اشاره به چالشهای اخیر، از جمله عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، خاطرنشان کرد: این توافقها گرچه به ظاهر چالشی برای مقاومت فلسطین محسوب میشوند، اما در نهایت، نقش ایران را در مقابله با این روند تقویت کرده است. جمهوری اسلامی ایران، با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و دیپلماسی عمومی، توانسته است افکار عمومی منطقه را نسبت به خطرات این عادیسازی آگاه کند.
جواهردهی در پایان با تاکید بر اهمیت وحدت در محور مقاوت تصریح کرد: اتحاد میان گروهها و جریانهای مختلف فلسطینی، کلید اصلی مبارزه و دستیابی به حقوق مشروع مردم فلسطین است. جمهوری اسلامی ایران همواره در راستای تحقق این هدف، تلاش کرده است تا همگرایی بیشتری میان گروههای مقاومت ایجاد کند.
این نشست با طرح پرسشهایی از سوی حاضران و دریافت پاسخهای کارشناسی از سخنرانان به پایان رسید.