مصاحبه با دكتر علی رضائیان


تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۰/۳۰ - ۱۴:۳۵:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۱۰/۳۰ - ۱۴:۳۹:۶
مصاحبه با دكتر علی رضائیان

بخشی از مصاحبه سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران با جناب آقای دكتر علی رضائیان  
در تاریخ: 86/4/6، شماره ردیف مصاحبه: 1050، مصاحبه كننده: رضا مختاری اصفهانی
صدای آقای دكتر علی رضائیان 

ـ آقای دكتر، می توانیم بگوییم بخشی از تلاش های شما تعدیل نگاه ارجحیت در تخصص بود؟ 
ـ وارد چنین مقوله ای شدن خیلی جالب نیست، ممكن است ما به دلیل عدم آگاهی و شناخت، برداشت هایی داشته باشیم كه با آگاهی و شناخت برداشتمان تغییر كند. یك تلاش این بود كه این مفهوم جا بیفتد كه مدیریت علم است، باید [برای مدیریت] مهارت كسب كرد و كسی كه دانش و مهارت لازم را نداشته باشد، نمی تواند مدیریت كند. اشكالی قبلاً به ویژه در دانشگاه های ما وجود داشت، اینكه اساتید ما برای خود برج عاجی ساخته بودند و مجرد از مشكلات صنعت بودند. تلاش ما این بود كه بتوانیم مشكلات كشور را حل كنیم، یعنی هر پایان نامه دكترایی كه می خواست كار شود، می گفتیم هم باید پشتوانه نظری قویی داشته باشد و هم باید حتماً یك مشكل را حل كند. به این دلیل كه چون مشكلات صنعت را حل می كردیم، به ما مزد می-دادند و ما، هم به دانشجو و هم به استاد راهنما مزد می دادیم و هم برای دانشكده یك سرمایه برمی داشتیم. همان موقعی كه بودجه ما بسیار كم بود، می توانستیم هم تلاشمان را توسعه دهیم و هم خیلی بهتر دانشكده را اداره كنیم. 
این نگاه باعث شده بود كه ما بتوانیم توشه ای از مشكلات و مسائل را حل كنیم. مثلاً در مناطق نفت خیز جنوب، زیاد تجربه نداشتیم و صنعت نفت را نمی شناختیم. ابتدا با دوره های آموزشی شروع كردیم، كم كم شناخت حاصل شد. بعد انواع برنامه های در زمینه های نیروهای انسانی، طراحی سیستم ها و ... [ریختیم و] با آنها، پروژه های مختلفی انجام دادیم. مثلاً همان زمانی كه ما با «گروه ملی صنعتی فولاد اهواز» كار می كردیم، یك مجتمع فولاد وجود داشت كه سنگ آهك را به «گندله» تبدیل می كرد، بعد آن هم به تیرآهن و چیزهای دیگر تبدیل می شد. آنها با یك شركت ژاپنی قرارداد بسته بودند، كه برنامه های كنترل كیفی جهانی را برایشان اجرا كنند. با كاری كه ما در «گروه ملی صنعتی» [انجام دادیم]، بهره وریشان بهبود [پیدا] كرد و باعث شد آن مجتمع هم با [گروه صنعتی] ادغام شود. مدیرعامل [گروه صنعتی] همین «آقای مهندس پاییزان» بود. فرصتی فراهم شد كه ایشان كار ما را با كار آنها مقایسه كند. ایشان مطرح می كرد، واقعاً كاری كه اینجا انجام شده، هم عالی تر و هم با هزینه كمتری [است]، در حالی كه آنجا با هزینه بسیار كلان انجام شد و آن نتایجی كه خواسته بودند، به دست [نیامده بود.] چیزی مشابه همین در «ذوب آهن اصفهان» اتفاق افتاد. در «ذوب آهن اصفهان» كنسرسیومی از چند شركت تشكیل شده بود كه یكی «شركت ایلیا» برای ایتالیایی ها بود، [دیگری] شركتی در خود اصفهان وابسته به انرژی اتمی بود. چند شركت [دیگر هم] بودند كه با هم یك كنسرسیوم تشكیل داده بودند تا سیستم های ذوب آهن را طراحی كنند. آن موقع «آقای مهندس صادق» مدیرعامل «ذوب آهن اصفهان بود». ما با همین دوره های آموزشی شروع كرده بودیم و بعد آنها گفتند سیستم مدیریت نیروی انسانی ما را طراحی كنید. ما سیستم مدیریت نیروی انسانی شان را با تیم هایی كه از اساتید و دانشجویان تشكیل داده بودیم، طراحی و مستقر كردیم. چون دیدند كار ما كار خوبی است، ما را به عنوان ناظر برای پروژه ای كه با آنها بسته بودند، انتخاب [كردند.] درعمل وقتی كه كار انجام می شد. من احساس می كردم برایشان مفید است. به هر حال، هر مدیری كه بخواهد سازمانش بهتر اداره شود [ناتمام]