عبدالله مستوفی
معرفی نویسنده
در سال 1255 در محله ی سرچشمه تهران متولد شد. او فرزند حاج میرزا نصرالله گركانى بود و به یكی از خانواده های دیوانسالار قاجار تعلق داشت. عبدالله مستوفی، تحصیلات مقدماتى را مطابق عرف زمان انجام داد. آنگاه ادبیات فارسى، عربى، فقه، اصول و معانى و بیان را تحصیل كرد. در 1310ق. طبق سنت فامیلى، منصب استیفا گرفت، ولى عملاً كارى انجام نمیداد و به تعلیم حسن خط و رسائل می پرداخت. در 1317ق. به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. اولین مأموریت وى، اتاشگى سفارت ایران در پترزبورگ بود و پس از چندى نایب سوم سفارت شد. در 1325ق. جزو هیئتى بود كه سلطنت محمدعلى شاه را به دربار فرانسه و انگلیس اعلام كرد. پس از آن، به تهران انتقال یافت و به معاونت اداره ی روس در وزارت خارجه منصوب گردید. پس از استبداد صغیر، به وزارت مالیه رفت و رئیس دفتر آن وزارت خانه شد.
وقتى مورگان شوستر امریكائى به ایران آمد و خزانه دار كل شد، میرزاعبدالله خان، مترجم و رئیس دفتر او بود. چندى هم ریاست اداره ی مالیات مستقیم را در خزانه دارى عهده دار بود. در جنگ بین المللى اول كه ایران در قحطى قرار داشت- در چند نوبت به ریاست ارزاق تهران برگزیده شد. در كابینه ی دوم وثوق الدوله -كه قرارداد 1919 را منعقد و منتشر كرد- وى از مخالفان قرارداد بود و لایحه اى تحت عنوان ابطالال باطل نوشت و آن را انتشار داد. وثوق الدوله در دوران وزارت مالیه ی خود، دست این خانواده را از كارهاى مالى كوتاه كرد و مشاغل مهم را به خانواده ی خود سپرده بود. پس از كودتای 1299، رئیس اداره ی تشخیص عایدات شد و بعد به ریاست دیوان محاكمات مالیه منصوب گردید. چند سالى هم در مدرسه ی علوم سیاسى تدریس مى كرد. در 1306ش. داور او را به عدلیه برد و ریاست محكمه ی تجارت را به او داد. بعد به ترتیب ریاست عدلیه ی فارس، خوزستان، كرمان، اصفهان و آذربایجان را به او سپردند. در 1313ش. از طرف صدرالاشراف وزیر عدلیه، مدیر كل ثبت اسناد و املاك شد. در 1316 به استاندارى آذربایجان غربى و در 1318 به استاندارى آذربایجان شرقى منصوب گردید و در 1319 به تهران احضار گردید. درگذشت او در 1329 در تهران اتفاق افتاد.
وى در دوران بازنشستگى، به تدوین خاطرات خود پرداخت و كتابى در سه مجلد تحت عنوان «شرح زندگانى من» یا تاریخ اجتماعى و ادارى دوره ی قاجار نوشت كه بدون تردید، یكى از منابع مهم تاریخ ایران در دوره ی قاجار است. از وى آثار دیگرى چون: ترجمه ی انقلاب كبیر فرانسه، محاكمه ی انسان و حیوان و چهل ساعت محاكمه، باقیمانده است.
شرح زندگانی من
كتاب شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره ی قاجاریه و یكی از بهترین نمونه های زندگینامه نویسی در ایران، نوشتهی عبدالله مستوفی است. مستوفی ها در تمام دوران قاجار، عهده دار كارهای دفتری پادشاهان قاجار بودهاند و در متن حكومت قاجار، حضور پررنگی داشته اند. گرچه عبدالله مستوفی در سال های اول تشكیل حكومت قاجار هنوز به دنیا نیامده بود و در دوران سلطنت ناصرالدین شاه به دنیا آمد، ولی سال های ابتدائی تشكیل حكومت قاجار، به قدرت رسیدن آقامحمدخان قاجار، فتحعلی شاه، قرارداد تركمانچای و غیره را، به طور مبسوط شرح داده كه واقعا خواندنی است. نویسنده با موشكافی، تمام زندگی مردم عادی دوران قاجار و به خصوص سال های پایانی قرن 13م را شرح داده و بهترین و خواندنی ترین قسمت كتاب هم همین قسمت هاست.
معماری آنروز خانه های تهران، وضعیت رعیت ها و روستاهای ییلاقی اطراف تهران، دوره گردها، یهودی ها، چگونگی به وجود آمدن تعزیه و شرح كامل مراسم عزاداری برای ائمه، آداب مهمانی دادن و حتا قلیان كشیدن و جالب تر از همه، بسیاری از ضرب المثل هائی را كه ما الآن به كار میبریم، با مصداق آن وریشه ی تاریخی آنها را كاملاً شرح داده است. این داستان ها -كه پدید آمدن بسیاری از ضرب المثلهای امروزی ما را شرح میدهد در كتاب او كم نیست. نویسنده، ضمن توصیف شرایط اجتماعی قاجار، شرح كاملی از اوضاع اداری زمان قاجار و روند كارهای اداری و ارتشی آن موقع و به خصوص فساد حاكم بر دوران قاجار را هم میدهد.
عبدالله مستوفی، وقتی برای خدمت در كنسولگری ایران به سنت پترزبورگ روسیه رفت، هنگام انقلاب مشروطه در خارج از ایران به سر می برد. شرح وضعیت آنزمان روسیه به قلم نویسنده عالی است. علاوه بر این، نویسنده همراه با سفیركبیر ایران، سفری به تمام اروپا كرده و از بسیاری از نماینگی های سیاسی ایران آنزمان دیدن كرده و نوشته های مربوط به آنهم خواندنی است.
با وجود روند كند كتاب در جلد سوم، جلد اول و دوم كتاب، شاید بی نظیرترین منبع بررسی دوران قاجار در كشورمان از منظر اجتماعی باشد. موشكافی عبدالله مستوفی، باعث شده كه عموماً حتا در مواردی كه به اخبار دسترسی مستقیم نداشته، حتیالامكان اخبار را در صورت مورد اطمینان بودن نقل كند. عبدالله مستوفی، با مستند كردن تصویر اجتماعی قاجار در اثری واقعاً مثال زدنی، حق بزرگی به گردن ادبیات و تاریخ ایران دارد. عبدالله مستوفی، چهار سال پس از چاپ كتابش در سال 1329ش. در گذشته است.